دیر زمانیست سپرده شدم به آغوش باد و باران شاید قطره ای شدم چکیدم از آسمان دلت
دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یا کریم میریزد،چه بخشنده خدای عاشقی دارم که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم.دلم گرم است میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم.ای دوست برایت من خدا را آرزو دارم
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.